شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ شام است اينجا و يکي نيست که دَستم *گيرد* يا که از دست ستمکار شَرارَت *گيرد* همه قافله را پشت در شهر ،نگه *مي دارند* تا که آزين بکنند و به ستمکاري خود، *مي بالند* تا که بگشوده شود درب ، *خدا ميداند* چه شود داخل اين شهر ، *خدا ميداند* همه اهل حرم را به صَفي، *مي بردند* مردمان گرگ صفت دور و برم *مي غُرند* هر يکي چنگ زنان ، زوزه کشان ،حمله *کُنان* چنگ بر صورت يک دخترَکي موي *کَنان*
داش هادي
واي از رهگذر کوي يهودي، که *مَرا* خوانده خارج ز مسلماني، *مَرا* توي بازار ميان *بَرده ها* برد ما را ،در ميان *مُرده ها* مجلس شُرب نجاست، *از قَفا* تير آخر بود بر *آل عبا* ضربه هاي چوب بر دندان *دوست* هرچه او خواهد همان باشد، *هموست* ليک اينک مکر وحيله شد *خموش* مَکر او ماکر ز هر مَکرو *خُروش*...... *داش هادي*
داش هادي
رتبه 87
8 برگزیده
1795 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top