پيام
+
چند وقت بود که دنبال يه معجزه از اهل بيت بودم که با چشماي خودم ببينم،نه اينکه از ديگران بشنوم!!
يه روز ختم يکي از اقوام که براي کمک رفته بوديم ، ديدم نوه هاي مرحوم همش مي پيچونن واز کار کردن فرار مي کنن!!!!!
حالا که محرم شده همون آدماي تنبل که براي ختم پدر بزرگ تازه گذشتشون کار نمي کردن ، بيا ببين چجوري تو آشپخونه مسجد عرق مي ريزن و کار ميکنن...
واقعاً اين خودش بزرگترين معجزه آقاست که ديدم ...
يه روز ختم يکي از اقوام که براي کمک رفته بوديم ، ديدم نوه هاي مرحوم همش مي پيچونن واز کار کردن فرار مي کنن!!!!!
حالا که محرم شده همون آدماي تنبل که براي ختم پدر بزرگ تازه گذشتشون کار نمي کردن ، بيا ببين چجوري تو آشپخونه مسجد عرق مي ريزن و کار ميکنن...
واقعاً اين خودش بزرگترين معجزه آقاست که ديدم ...

كافر به طاغوت
92/9/5
ماه و مهر ❤
دقيقا همينطوره.....
داش هادي
دقيقاً
داش هادي
داش هادي
دقيقاً
* گل نرگس *
نظرمو حذف کردم ولي درستش کنيد تشکر
داش هادي
چشم
پيام رهايي
حسين جنس غمش فرق ميکند.....!:'(
داش هادي
من هم سرم براي غمش درد ميکند.
داش هادي
چشمي که ديد گنبد طلاي او /از بس گِريست شَبَکَش درد ميکند
پيام رهايي
خوش بحال سرتون....!
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید