پيام
+
شادترين و كوتاه ترين داستان دنيا:
روزي مردي عاشق زني شد و به او گفت: آيا با من ازدواج مي كني؟
زن جواب داد نه !!!
و مرد يك عمر به خوبي و خوشي و در كمال خوشبختي زندگي كرد =0
2-زندگي شيرين
91/9/19
*نفيسه
حالا چجوري شد که خوشبخت شد؟؟؟
داش هادي
هيچي رفت خواستگاري يکي ديگه=))
229602-شميم يار
و زن هم همينطور :)
*نفيسه
پس بدبخت شد چون اوني که دوسش داشت بهش اوکي نداد!!! آخه برامردا عشق اول يه چيزه ديگه اس:))
داش هادي
حتما! نفيسه خانم همينطوره!
*نفيسه
چي شده داش هادي؟؟!! چرا هر چي ميگم فقط تاييد ميکني؟؟!!:))
داش هادي
البته زنه که ترکونده! (شميم)
داش هادي
حرف حق رو تاييد و با ناحق به شدت برخورد ميکنيم!!!!!!!
محمدم
تو ميتوني داش هادي
229602-شميم يار
پس نظر من کجا رفت؟
javani
البته زنه خوشبخت ترازمرده شد