پيام
+
جلسه خواستگاري بعد نيم ساعت سکوت
مادر داماد : ببخشين ، كبريت دارين؟
خانواده عروس : كبريت ؟! كبريت براي چي!؟
مادر داماد : والا پسرم مي خواست سيگار بكشه...
خانواده عروس : پس داماد سيگاريه....!؟
مادر داماد : سيگاري كه نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار مي چسبه...
خانواده عروس : پس الكلي هم هست..!؟
مادر داماد : الكلي كه نه... والا قمار بازي كرده و باخته ! ما هم مشروب داديم بهش كه يادش بره
مائده ی عشق
91/8/2
داش هادي
خانواده عروس : پس قمارم بازي مي كنه...!؟
مادر داماد : آره... دوستاش توي زندان بهش ياد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
مادر داماد : زندان كه نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش يه كمي بازداشتش كردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...
خانواده ي عروس : زنش !!!؟؟؟
نتيجه اخلاقي : هميشه موقع خواستگاري رفتن كبريت همراه داشته باشيد!
javani
زيبابود
بيا ازدواج كنيم
خيلي خوب بود
*نفيسه
عجب داماد آشغالي بوده اين!!!!!!خاک برسر مادرش بااين بچه بزرگ کردنش
ماييم و نواي بي نواي
چقدر رک و زيبا . کاش همه از اول راست بگن . دروغ عاقبت نداره ..
مائده ی عشق
اصلنم زيبا نبود بلکه کاملا مسخره بود !!!
داش هادي
پس شما ها (نفيسه خانم و مائده خانم عشقي!) دروغ شيرين رو به حقيقت تلخ ترجيه ميديد! باشه ! به هم ميرسيم!
مائده ی عشق
دروغ که نه! اما باور کن مسخرست اينجور خواستگاريا!!